نقش فرش دستباف در فیلمهای ایرانی، مخصوصاً فیلمهای دهه شصت و هفتاد و هشتاد بسیار پررنگ بود. آن زمان که خانهها رنگ و بوی سرامیک و پارکت و فرشهای کوچک جلو مبلی نداشتند. زمانی که فرش ایرانی به عنوان هویت ایرانی شناخته میشد که دربارهاش فیلم بسازند. در ادامه، دربارۀ نقش فرش دستباف در ۴ فیلم ایرانی صحبت میکنیم.
ترنج
داستان مقاومت مردی به نام احمد استادکار که از طریق قالی بافی با مزدور زمانه خود مقابله میکند. احمد استادکار که در پی انتقام مرگ همسرش از ایادی یعقوب است تلاش میکند که به کمک دخترش ترنج با او مبارزه کند. او که انگشتهایش شکسته است، سعی میکند به کمک دخترش و تیرهای سقف انبار خانهاش دار قالی به پا کند و به کمک مردم با یعقوب مقابله کند.
کارگردان: محمدرضا اعلامی
سال: ۱۳۶۵
فرش باد
برای آشنایی بیشتر با نقش فرش دستباف در فیلم های ایرانی، دیدن فیلم فرش در باد را توصیه میکنیم. فرش باد، داستان سنتها و خرده فرهنگها است. داستان رویارویی دو فرهنگ که در نهایت با گرههای یک فرش در میآمیزد. حکایت فیلم از آنجایی آغاز میشود که مردی به همراه دخترش از ژاپن برای دریافت سفارش فرش همسر مرحومش به اصفهان میآیند. فیلم قالبی طنز دارد اما توانسته در دل طنز، سنت فرش بافی ایرانی را به خوبی نمایش دهد.
کارگردان: کمال تبریز
سال: ۱۳۸۱
سه زن
منیژه حکمت، در این فیلم داستانی زنانه، سه نسل زن را با عنصری زنانه مانند فرش پیوند زده است. در حقیقت فرش به عنوان هویت ایرانی و نمادی زنانه، یکی از موتیفهای اصلی این فیلم است. فرش در این فیلم به عنوان نقش پیوند زننده میان نسلها عمل میکند.
کارگردان: منیژه حکمت
سال: ۱۳۸۶
طلا و مس
داستان زن و مرد جوانی که برای تحصیل مرد در رشته طلبگی به تهران آمدهاند و از طریق قالی بافی و فروش فرش دستباف به ارتزاق میپردازند. داستان از آن جایی جالب میشود که زن بیمار میشود و مرد مجبور است شب تا صبح پای دار قالی بنشیند و همزمان درسهای طلبگیاش را هم بخواند. فرش در این فیلم نماد اتحاد زن و مرد و نقش فرش در اقتصاد خانواده ایرانی است.
کارگردان: همایون اسعدیان
سال: ۱۳۸۷
کلام پایانی
در زمانهای قدیم از فرش به عنوان یک رسانه برای ماندگار کردن یک ایده، طرح یا هر عنصر فرهنگی دیگری استفاده میشده است. اکنون که رسانه های تصویری اعم از فیلم و سریال در اوج نفوذ خود قرار دارند و مردم بخش قابل توجهی از زمان خود را صرف این رسانه ها می کنند، شایسته است که کارگردانان ایرانی منابع بیشتری را به این رسانه کهن اختصاص دهند.
البته نه این که این کار را فقط برای خدمت به فرش انجام دهند؛ بلکه مطمئناً فیلمی که فرش را در زمینه خود قرار دهد، اگر به جهات دیگر هم فیلم خوبی باشد، به خاطر عشق مردم ایران به فرش، می تواند گیشه را هم فتح کند.