آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چطور یک هنر از دل روستاها و چادرهای عشایری به کیلومترها آن طرفتر، در کاخهای سلطنتی اروپا راه پیدا کرده است؟ اگر این هنر فرش ایرانی باشد، پاسخ این سوال چیز عجیبی نیست!. مگر میشود فرش ایرانی را با آن طرح رنگ از نزدیک دید و عاشقش نشد؟
فرش ایرانی را همه با خبر کشف قدیمیترین قالی جهان، پازیریک شناختند؛ اما شهرت و آوازه این فرش نزد جهانیان، مربوط به قرن 16 میلادی است. با این وجود فرش ایرانی برای جهانی شدن نیازمند یک فرصت خوب برای معرفی بود که خوشبختانه دوره قاجار این فرصت فراهم شد. امروز در این مقاله از مجله فرش بوم به دوره قاجار سفر کنیم تا ردپای تجارت فرش ایران به اروپا و آمریکا و سپس محبوبیت بیحد و اندازه آن را بیابیم. با ما همراه باشید.
تجارت فرش در دوره پادشاهی فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار
در طول تاریخ شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران همیشه خوب نبوده است. اوایل دوران قاجار زمان بحرانهای اقتصادی، جنگهای داخلی و حتی جنگ با دشمن خارجی، روسیه بود. طبیعتا چنین دورانی نمیتوانست زمان خوبی برای فکر کردن به مسئله تجارت آن هم برای یک کالای هنری مثل فرش که تولید آن نیازمند برنامهریزی دقیق و در اختیار داشتن زمان و امکانات است، باشد. اما در دوران دو پادشاه قاجار یعنی ناصرالدین و فتحعلی، فرش ایرانی دوباره به دوران شکوه خود همچون دوران صفوی بازگشت. این اتفاق مدیون آرام شدن شرایط سیاسی و کاهش بحرانها بود که گسترش تجارت این کالای نفیس را در پی داشت.
|
جهت مشاهده بزرگترین بازار فرش دستباف نو و دست دوم اینجا کلیک نمایید
|
نقش نمایشگاههای بینالمللی در گسترش صادرات فرش ایرانی
سالهای پایانی قرن 19 شهرهای اروپایی همچون لندن، پاریس و وین میزبان نمایشگاههای جدید و بینالمللی بودند. این نمایشگاهها با هدف معرفی فرهنگ، هنر و صنعت نوین کشورهای جهان برگزار شد که تا امروز هم ادامه پیدا کرده است. در آن زمان این نمایشگاهها فرصتی خوب برای ایران شد تا دوباره فرش ایرانی را به جهانیان معرفی کند. خوشبختانه این موضوع تصمیمگیری بسیار هوشمندانهای بود چراکه پس از این نمایشگاه اروپایها شیفته هنر قالیبافی ایران شده و تعداد خریداران قالی دستباف ایران بسیار بیشتر از گذشته شد؛ همچنین از دیگر محاسن شرکت در آن رویدادها، فراهم شدن زمینه سرمایهگزاری تاجران اروپایی در ایران بود.
فرش دستباف ایرانی، کالای اشرافی در اروپا
در طول سالهای مختلف، غربیها علاقهمندی خود را نسبت به تاریخ، فرهنگ و هنر شرق به ویژه کشور ایران نشان داده بودند. آنها با هنر و اخبار ایران از طریق سیاحان، تاجران و حتی سیاستمداران آشنا میشدند. اوج این اتفاق در همان قرن 19 اتفاق افتاد که شرقگرایی در اروپا نمود پیدا کرد. این تغییر سلیقه را میشد در بین خاندان سلطنتی و حتی بزرگترین کلیساهای اروپا نیز دید. درست از زمانی که فرشهای بزرگ پارچه ایرانی در کاخهای سلطنتی و سالنهای مراسم، کلیساها و… گسترده شد، این محصول در اروپا نمادی از اشرافیت محسوب میشد و افراد بیشتری به داشتن یک تخته فرش بافته شده در ایران علاقهمند شدند. با گذشت صدها سال، همچنان در مهمترین مراسم کلیسا کاتولیک، یعنی وداع با پاپ اعظم در واتیکان، از قالی دستباف ایرانی استفاده میشود. اگر در این باره کنجکاو شدید، خوانده این مقاله را به هیچ وجه از دست ندهید!
لینک به مقاله: واتیکان، میزبان فرشهای دستبافت ایرانی
ورود سرمایهگزاران اروپایی_آمریکایی به ایران
اقبال عمومی و تمایل اشرافیان به فرشهای دستبافت ایرانی باعث شد بسیار ی از تاجران اروپایی به جای خرید . واردات فرش، تصمیم به سرمایهگزاری در خاک ایران بگیرند. بر اساس شواهد تاریخی در این دوره کارگاههای قالیبافی زیادی در ایران تاسیس شد. مهمترین و البته بزرگترین آنها در شهرهای تبریز و اراک بودند. شهرهایی همچون اصفهان، شیراز و کرمان نیز دارای کارگاههای تخصصی اما در مقیاسی کوچکتر بودند. زیگلر نخستین شرکت اروپایی بود که در سال 1877 در شهر اراک اقدام به ساخت یک کارگاه قالیبافی با تمامی امکانات برای کارگران و قالیبافان کرد. ممدوف دیگر شرکت معروفی بود که این بار تاجران آن از روسیه به ایران آمده و در شهر تبریز کارگاه قالیبافی تاسیس کرد. گفته میشود حدود 1500 نفر هنرمند ایرانی در این شرکت مشغول به کار بودند. بیشتر این بافندگان را زنان و کودکانی ایرانی تشکیل میدادند.
فرش سلطانآباد یکی از انواع قالیهای ایرانی است که رشد و توسه خود را تا حدی مدیون کارگاههایی است که توسط شرکت زیگلر راهاندازی شد. پیشاز این در مقالهی سلطان آباد، فرش محبوب بازار مرکزی ایران، به معرفی این فرش و تاریخچه آن پرداختهایم.
رقبای تجاری فرش ایران
موفقیت در هر زمینهای که باشد معمولا توجه رقبا را به سوی خود جلب میکند. آنها با دیدن جایگاه شما تشویق میشوند تا سهمی از این مسیر به دست آورند. نیمههای قرن 19، هنگامی که بازارهای اروپایی پر شده بود از فرشهای نفیس دستباف ایرانی، کشورهایی همچون چین، ترکیه و هند نیز در پی به دست آوردن اعتباری در این بازار، شروع به توسعه صنعت فرش دستباف خود کردند. این سه کشور در پایان دوره قاجار از اصلیترین رقبای تجاری ایران به شمار میرفتند. طبق شواهد تاریخی بسیاری از این کشورها به ویژه ترکیه برای بافت فرش از طرح و نقش ایرانی استفاده و یا به نوعی تقلید میکردند؛ چراکه هیچ کشوری به اندازه ایران دارای تنوع طرح و نقش در انواع دستبافتهها نبود و نیست.
سخن پایانی
تمامی اتفاقاتی که تا این قسمت از مقاله به آن اشاره کردیم، باعث شد تا سال 1906، اواخر دوره قاجار حدود 17 کشور مختلف اقدام به خرید فرش دستباف ایرانی کنند؛ این در حالی است که بنا به دلایل مختلف بیشتر صنایع ایران قادر به ارز آوری نبوده و صنعت قالیبافی به تنهایی این بار را بر دوش میکشید؛ شاید به همین دلیل است که دوران قاجار را دوره معرفی فرش ایران به جهان میدانند. دیر یا زود پس از این دوره هنر قالیبافان ایرانی سراسر این کره خاکی را فرا گرفت و امروز کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که با هنر ملی ما آشنا نبوده و ارزش آن را نداند. امید که با فراهم آوردن امکانات لازم و بهبود بخشیدن به شرایط قالیبافان، امروز نیز همچون گذشته بتوانیم به جایگاه نخست صادرات فرش باز گشته و رقیبان خود را کنار بزنیم.
نوشته: مریم مصطفوی









