تاریخ و فرهنگ ایران همواره با شعر و ترانه آشنا و جزء جدایی ناپذیر زندگی مردم بوده است. سرودههای گاتها در اَوستا قدیمیترین کتاب ایرانی، احتمالا جزو نخستین سرودههای آهنگینی است که در زندگی مردم وجود داشته و روزانه با آن سرو کار داشتهاند. سالها بعد از سرایش اَوستا، دربار پادشاهان امپراتوری ساسانی محل شکوفایی و رشد موسیقیدانان و ترانهسرایانی نظیر باربَد و نکیسا شد که بسیاری دستگاههای سنتی موسیقی ایرانی را باقی مانده از هنر آنها دانستهاند؛ اما ذوق و هنر موسیقیایی در این سرزمین تنها محدود به دربار و کتابها نمیشود. در جای جای ایران در میان کوچه پس کوچههای روستاهای قدیمی تا دشت و کوه و زمینهای کشاورزی صدای ترانههای مردم در هوا پیچیده است.
در این سرزمین هر جا کاری هست، ترانهای هم هست! هر روز زنان و مردان خوش ذوق ایرانی به هنگام کار ترانههایی میخوانند که به کارآوا یا ترانههای کار مشهور شده است. آن کس که به تنهایی کار میکند با نوایی آرام از آرزوهای جوانی و دلتنگیها میخواند و اگر کار گروهی باشد آواز دست جمعی پرشوری در جریان است. کشاورز داس به دست میان خوشههای طلایی گندم، چوپان تکیه زده بر درختی کنار گله، آهنگر گوشهی حجره قدیمی بازار و ماهیگیر در میان تلاطم دریا همه از قصهی کار و زندگی میخوانند. ترانههایی که لذت زمزمه آن کمی از رنج و خستگی کار میکاهد.
اما شاید این کارآواها هیچ کدام به اندازه بافندگان فرش مورد استفاده قرار نگرفته باشد. هنر قالی بافی به عنوان یکی از حرفههای انفرادی و گروهی است که تا به امروز ترانههای کار در آن رایج و از اهمیت ویژهبرخوردار بوده است. حتی موضوع بافندگی و ترانههای کارگاههای قالی بافی بارها سوژهی بسیاری از ترانه سرایان و خوانندگان معروفی مانند غلامعلی روانبخش بوده که باعث ساخت آثاری ماندگار و محبوب نزد مردم شده است.
اهمیت کارآوا
کارآواهای مشاغل مختلف که در گروه ترانههای بومی و ادبیات شفاهی قرار میگیرند همانند گنجینه بزرگی است که تنها حافظان آن مردم عادی به ویژه مردم بومی آن منطقه هستند. این ترانهها سالها سینه به سینه توسط استادکاران و بافندگان حفظ و به نسل بعدی منتقل شده است. امروزه با توجه به گسترش زندگی ماشینی و شهر نشینی، نسل جدید با این میراث ارزشمند غریب و ناآشنا مانده است؛ به همین دلیل تصمیم داریم در مجله فرش بوم به معرفی این هنر و سنت ارزشمند در مناطق مختلف ایران بپردازیم. مجله فرش بوم امیدوار است تا به سبب این اطلاعات نسل جدید با این سنت دیرینه آشنا شده و به اهمیتِ حفظ آن پی ببرد.
ویژگیهای کارآوا
بیشتر ترانههای کار از دل مردم عادی کوچه و بازار برآمده است. به همین دلیل متن این سرودهها اغلب محاورهای و بسیار ساده بوده و سرایندههای بیشتر آنها نامشخص است.
کارآواها همانند سندهای تاریخی از واقعیت های زندگی مردم عادی هر قوم و منطقه پرده برداشته و بیانگر عواطف و احساسات آنها است. عشق، آرزوها، دغدغههای روزانه، شکرگزاری، حسرتها و دلتنگیها از موضوعاتی است که در کارآواها به آن اشاره شده است.
یکی دیگر از ویژگیهای کارآواها هماهنگی آنها با حرکات بدنی کارگران است. به همین منظور استادکاران یا پیشکسوتان یک حرفه برای ایجاد هماهنگی و نظم بیشتر وظیفه خوانش این کارآواها را بر عهده داشتند. به این صورت که قسمتی از ترانه توسط استادکار خوانده شده و کارگران به آن پاسخ میدانند. بدیهی است همخوانی این ترانهها در محیطهای کاری که اغلب خشک و خسته کننده است باعث ایجاد شادی و انگیزه حین انجام کار میشود.
کارآواهای قالی بافی ایران
خوانش کارآواها در حرفه سخت و زمانبر قالی بافی از اهمیت ویژهتری نسبت به سایر مشاغل برخوردار است. این کارآواها علاوه بر ایجاد فضایی دلنشین در کارگاه و ایجاد تنوع برای بافندگان بیشتر اوقات به منظور خوانش نقشهی قالی مورد استفاده قرار میگیرد. بدین صورت که سرپرست کارگاه با خوانش ترانهای رنگ و تعداد گرههای مورد استفاده در نقشه را برای بافندگان شرح داده و آنها بدون نیاز به مرور نقشه میتوانند با هماهنگی و سرعت بیشتر بر چله قالی گره بزنند؛ همچنین این ترانهها علاوه بر ایجاد هماهنگی حرکات دست بافندگان مبتدی، بسیاری از نکات همانند نام طرح و نقش قالی و تعداد گرهها را با هدف آموزش تکرار میکند.
بیشترین موارد استفاده از کارآواهای قالی بافی توسط زنان است چراکه آنها به عنوان اصلیترین گروههای بافنده فرش در ایران به شمار میآیند. به همین دلیل در طول تاریخ زنان بافنده نقش بسزایی در سرایش و حفظ کارآواهای قالی بافی ایفا کردهاند.
با توجه به گستره جغرافیایی در سرزمین پهناور و زیبای ایران، کارآواهای قالی بافی با زبان و آهنگهای متفاوتی پدید آمدهاند. هر کارآوا بازتابی از منطقه جغرافیایی خود دارد. فارس، کردستان، لرستان، مناطق عشایر نشین بختیاری و قشقایی همه ترانههایی با حال و هوای فرهنگ و منطقه خود دارند که باعث پدید آمدن تنوع بسیاری در مضمون و ریتم کارآواها شده است. در ادامه این مقاله به کارآواهای قالی بافی دراستان کرمان خواهیم پرداخت.
کارآوای قالی کرمان
استان کرمان به عنوان یکی از مراکز مهم تولید فرش دستباف ایرانی دارای تعداد زیادی کارگاه قالی بافی در شهر و روستاهای خود میباشد. شهرت جهانی قالی کرمان باعث شده است که کارآواهای این استان نیز اهمیت بیشتری داشته باشند. این میراث شفاهی ارزشمند نسل به نسل منتقل شده و هنوز هم در بعضی از نقاط استان کرمان مانند راور مورد استفاده است.
راور نام شهر کوچکی در حاشیه کویر لوت است که به عنوان یکی از اولین مراکز قالی بافی در استان کرمان شناخته میشود. قالی کرمان شهرت خود را مدیون کارگاههای متعدد قالی بافی این شهر است که بافندگان آن به رغم دشواری کار با خوانش ترانههایی از سختی کار خود میکاستند. متن ترانهها حاوی اصطلاحات تخصصی قالی بافی و ریتم آنها اغلب دو ضربی، چهار ضربی و شش ضربی بوده و هنگام استفاده از ابزارهای مختلف قالی بافی همانند پاکی، کلوزار و دِیلَم خوانده میشده است. نمونهای از متن نقشخوانی استان کرمان به شرح زیر است:
یشکی دوشکی سنجتی پیش رَف – دوشکی قهوهای دتا بیدمشکی
پشتش دارچینی شیش تو قهوهای پیش رَف – جارشک پیش رَف سفی جاخُ
سشکی سنجتی پیش رَف خالش ترمه سفید – دوشکی قهوهای پیش رَف
آخرش قهوهای به دتا سفید پیش رَف – پشومد روشکی قهوهای دتا بیدمشکی
واگش فیروزهای سه تو …
گاهی در میان خوانش نقشِقالی صدای خوش آواز عاشقانهای هم بر میخواست که نمونههای از آن موجب الهام گرفتن خوانندههای ایرانی شد. تا به امروز آهنگهای زیبایی با موضوع قالی و قالی بافی خوانده شده که در پایان این مقاله خوانندگان عزیز مجله فرش بوم را به شنیدن یکی از این ترانهها دعوت میکنیم.